تراژیدی دیگر : عسکر هم کشت ! | سخی بهرامیان
تراژیدی دیگر : عسکر هم کشت ! | سخی بهرامیان
12.03.2012 ، ورکلاو – لهستان
سخی بهرامیان ، محصل رشته ارتباطات بین الملل و امنیت دانشگاه لاور سیلیسیا در پولند و موسس اولین نهاد بین المللی محصلین ( میسا ) در دانشگاه انقره – ترکیه میباشد .
به تاریخ دهم و یازدهم مارچ با تعداد بیشتر از 50 تن از همکلاسانم برای اشتراک در یک سمپوزیم بین المللی به شهر برلین جرمنی رفتم . این یک سفر علمی دو روزه بود و در بازگشت خیلی خوشحال بودم .
اما وقتی ساعت 9.30 شام به وقت محلی آلمان به اخبار گوش میدادم ، شنیدم که تعداد 16 تن از هموطنان ما در اثر تیر اندازی یک عسکر خارجی شهید شده اند . این خبر تمام برنامه های روز دوشنبه ام را زیر و رو کرد و خواستم چیزی در این مورد بنویسم .
در قدم اول ، به همه آن شهیدان جنت برین آرزو دارم . امید من این است که خداوند متعال برای باز مانده گانشان نیز ، صبر جمیل اعطا فرماید .
در مورد این عمل عسکری که به نوشته شبکه " سی ان ان" در ماه جنوری امسال به مآموریت خود در افغانستان آغاز کرده و قبلآ در عراق بوده است ، من صرف یک احتمال را بیشتر ترجیح میدهم و آن اینکه ، این عسکر در وقت انجام آن عمل " مخمور " بوده است .
تمامی احتمالات دیگر به نظرم بی اساس وبی بنیاد است . زیرا ، محل جذب او در یک پایگاه مشترک نظامی در ایالت واشنگتن ، که یکی از قویترین نیروگاه های ایالات متحده و جهان بشمار میرود ، جایی نیست که اشخاص به اصطلاح دارای مشکلات روانی ( دیوانه) را جلب و جذب نماید . بنآ به هیچ صورت نمیتوان این عمل وحشیانه او را با ارتباط دادن " حالت روانی " او توجیح نمود .
نقطه جالب و درخور توجه دیگر اینکه ، تمامی واکنشهای ابراز شده از بالاترین مراجع ملی و بین المللی تا به حال ، صرف در حد به دادگاه کشیده شدن آن عسکر است . هیچ کس در مورد آینده آن اطفالی که بی پدر و مادر مانده اند و یا والدینی که اولادهایشان را از دست داده اند ، حرفی نمیزند .
ذات این مسله بسیار مهم است که ما افغانها به یک جانبه فکر کردن در این نوع حالات " عادت کرده ایم " .
شخص رییس جمهور که مصارف محافظینش بالاتر از بودجه چند وزارت در کشور است ، در این نوع تحولات نباید صرف از ارگ اظهار " همدردی " نماید . ایشان به عنوان شخص اول این کشور " باید " به محل سفر نموده با فامیلهای که قربانی داده اند دیدن نماید . این توقع آن خانواده ها و مردم شریف ولایت کندهار خواهد بود . زیرا ، رفتن جان آلن ، فرمانده کل نیروهای خارجی برای آنان دردناکتر از دیدن قاتلین اولاده هایشان خواهد بود .
این حادثه و حادثه اخیر سوزانیدن قرآنکریم ضمن اینکه مردم افانستان را خشمگین ساخته ، در بسا موارد هم برای اداره اوباما در قاره دیگر و هم برای شخص رییس جمهور حامد کرزی در کابل ، درد سرهای زیادی را به بار آورده میتواند . زیرا ، این حادثه و تحول سوزانیده شدن نسخه های قرآن کریم در هفته قبل، دید مردم افغانستان را نسبت به نیروهای خارجی در افغانستان تغییر داده و تصویر جمهوری " کیله- ستان " را در ذهنشان تازه تر میسازد .
برای جلو گیری از این چنین اعمال ، هم اداره بارک اوباما در واشنگتن و هم ارگ نشینان در کشور باید یک برنامه وسیع امنیتی و اجتماعی را در کشور پیاده نمایند . نبود این استراتیژی تنها در حال حاضر مشکل آفرین نخواهد بود ، بل در سال 2014 و بعد از آن نیز مشکلات جدی را به ارمغان خواهد آورد .
این جلوگیری مهم است ، زیرا احتمالآ گروه تروریستی طالبان در بحبوحه انتخابات آینده در اریکه قدرت خواهند بود و قوای نظامی امریکا و متحدینش هم از این کشور خارج خواهند شد . در این میان، نبود یک برنامه قبلآ تذکر یافته ، مردم این کشور را در سر درگمی قرا خواهند داد و " کیله-ستانی" با دو نوع برداشت و باورهای متفاوت ( اکستریمیسم و ارزشهای دیموکراسی ) در کنار هم قد علم خواهند نمود .
به همین لحاظ ، در این مرحله نقش اوپوزیسیون سیاسی کشور باید بیشتر از هر وقت دیگر قویتر و جدیتر باشد .اما متاسفانه این هم تا جایی قابل امکان بنظر نمیرسد . زیرا به باور آگاهان ، حکومت مرکزی در مدت زمان ده سال گذشته ، به رشد و تولد یک اوپوزیسیون سیاسی قوی و مردمی کمتر زمینه سازی کرده و حتی در مواردی هم به آن جریانها به دیده " دشمنان قدرت شان " نگریسته است .
در خلاصه اگر این نوع فعالیتها ، که مشابح اعمال تروریستی است که توسط طالبان انجام میشود ، در ماه و سالهای بعدی هم ادامه یابد و به حساسیت های فرهنگی ، مذهبی و حتی انسانی باشنده گان این کشور توجه جدیتری صورت نگیرد ، مردم این کشور مجبور خواهند شد تا در مورد گزینه های بد ، بدتر و بدترینها بیاندیشند . حتی بعد از سال 2014 میلادی آن جنایت کاران جنگی که منجر به کشته شدن هزاران انسان گردیده اند، دو باره به " قهرمانها" مبدل خواهند گشت و دستاوردهای یک و نیم دهه ی ما افغانها در عرصه های دیموکراسی ، عدالت اجتماعی ، حقوق بشری و حقوق اقلیتها بار دیگر لگد مال خواهند شد .
اگر برای ده سال آینده ، تمامی عملکردهای نیروهای داخلی و خارجی در افغانستان ، به شکل خیلی ها اساس و با یک استراتیژی همگانی ترتیب ، تنظیم و عملی نگردد ، این نوع مشکلات همواره دامنگیر مردم ، حکومت افغانستان و همکاران بین المللی شان خواهند بود و مردم هم همواره قربانی خواهند شد .